ابعاد حقوقی آثار تحصیل تابعیت ایران به نقل ازخبرگزاری میزان- تابعیت رابطهای سیاسی، حقوقی و معنوی است که فردی را به دولتی مرتبط میسازد؛ بهطوری که حقوق و تکالیف اصلی وی، از همین رابطه ناشی میشود.
ابعاد حقوقی آثار تحصیل تابعیت ایران به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، تابعیت رابطهای سیاسی، حقوقی و معنوی است که فردی را به دولتی مرتبط میسازد؛ بهطوری که حقوق و تکالیف اصلی وی، از همین رابطه ناشی میشود.
تحصیل تابعیت ایران عبارت از آن است که بیگانه با درخواست خود و پذیرش دولت ایران، تابعیت ایران را کسب کند.
به گزارش حمایت، حال بعد از آنکه آن شخص، یک تبعه ایرانی شد، آثاری بر تابعیت او مترتب است؛ به این معنا که حقوق و تکالیفی بر خود شخص تبعه و نیز نسبت به خانوادهاش بار میکند. مقررات مخصوصی در قانون تابعیت ایران دیده نمیشود که به وسیله آن بتوان معین کرد که تحصیل تابعیت ایران از چه تاریخی، تولید اثر میکند اما از ماده ۹۸۲ قانون مدنی قبل از آنکه اصلاح شود، میتوان استنباط کرد که کسب تابعیت ایران از تاریخ صدور سند تابعیت اثرگذار است زیرا به موجب این ماده اشخاصی که تحصیل تابعیت ایرانی میکنند، تا انقضای ۱۰ سال از تاریخ صدور سند تابعیت، نمیتوانند به بعضی مقامات نایل شوند. که البته هماکنون بعد از اصلاح سال ۱۳۶۱ و ۱۳۷۰، قید زمانی آن ماده برداشته شده است. بنابراین مبدا آثار پذیرش تابعیت ایران اصولاً از همان تاریخ صدور سند تابعیت است.
البته باید گفت ماده ۹۸۵ قانون مدنی راجع به آثار تحصیل تابعیت نسبت به اولاد، استثنائاً تاریخ تقاضانامه را مبدا ایجاد آثار ذکر کرده است.
آثار تحصیل تابعیت ایران نسبت به خود شخص
قبول تابعیت ایران، شخص را از حقوقی برخوردار میکند که هر شخص ایرانی در جامعه خود دارد و بدیهی است که تکالیف و وظایفی را نیز به آن شخص تحمیل خواهد کرد.
حقوق شخص پذیرفتهشده به تابعیت ایران
اشخاصی که به تابعیت ایران پذیرفته میشوند، از کلیه حقوقی که برای ایرانیان مقرر است، برخوردارند و میتوانند در محدوده قوانین و مقررات این کشور به میل و سلیقه شخصی خود، از حقوق خود بهرهمند شوند و حقوق آنها به عنوان ایرانی محترم است و کسی نمیتواند مخل کسب و کار آنها شود. بنابراین کسی که با گرفتن سند تابعیت ایران، به تحصیل تابعیت ایران نایل شده است، از محدودیتهای حقوقی که پیش از آن به لحاظ بیگانه بودنش وجود داشته، رها میشود و به عنوان یک تبعه ایرانی، از حقوقی که دیگر ایرانیان از آن بهرهمند هستند مانند حق تملیک و تملک اموال غیرمنقول، برخوردار میشوند مگر درباره برخی از انواع حقوق سیاسی یا اجتماعی که حقوق او به سطح حقوق ایرانیانی که دارای تابعیت اصلی ایران هستند، نمیرسد.
قانونگذار مطابق ماده ۹۸۲ قانون مدنی در بعضی موارد، محرومیتهایی را برای کسانی که به تابعیت ایران پذیرفته شدهاند، در نظر گرفته است. این ماده در هر دو اصلاح قانون مدنی در سالهای ۱۳۶۱ و ۱۳۷۰ مورد تجدیدنظر قرار گرفته و تغییراتی در آن داده شده است.
ا
«اشخاصی که تابعیت ایران تحصیل کرده یا تحصیل کنند، از کلیه حقوقی که برای ایرانیان مقرر است بهرهمند میشوند اما نمیتوانند به مقامات ذیل شامل ریاست جمهوری و معاونان او؛ عضویت در شورای نگهبان و ریاست قوه قضاییه؛ وزارت، کفالت وزارت، استانداری و فرمانداری؛ عضویت در مجلس شورای اسلامی؛ عضویت شوراهای استان، شهرستان و شهر؛ استخدام در وزارت امور خارجه و نیز احراز هرگونه پست یا مأموریت سیاسی؛ قضاوت؛ عالیترین رده فرماندهی در ارتش و نیروی انتظامی و تصدی پستهای مهم اطلاعاتی و امنیتی نایل شوند.
از آنجایی که مشاغل فوق دارای اهمیت خاصی است و اشتغال به آنها در صورتی که همراه با مقاصد متقلبانه باشد، صدمه بزرگی به مملکت وارد میآورد، بنابراین اشخاصی که تابعیت ایران را تحصیل میکنند، از این مشاغل محرومند.
تکالیف شخص پذیرفتهشده به تابعیت ایران
همانگونه که شخص پذیرفتهشده به تابعیت ایران، دارای حقوقی است، در مقابل نیز تکالیفی بر عهده دارد.
وظیفه اطاعت و حقشناسی نسبت به دولت ایران: اطاعت از قوانین، مقررات و نظامات مملکتی همچنین احترام نسبت به حیثیت و شئون ملی ایران از وظایف او است.
انجام خدمت نظام وظیفه: بیگانهای که به تابعیت ایران پذیرفته میشود، باید با رعایت مقررات مربوطه، خدمت نظام وظیفه را در ایران انجام دهد زیرا انجام خدمت نظام وظیفه بهترین نشانه ابراز علاقه نسبت به این آب و خاک است. درباره اینکه انجام خدمت نظام وظیفه در کشور پیشین تا چه حدی میتواند موجب معافیت شخص از تجدید این خدمت در ایران باشد، باید گفت خدمت در کشور متبوع پیشین نمیتواند رافع این تکلیف در ایران شود، مگر آنکه میان دولت ایران و دولت پیشین او درباره معافیت وی از انجام این خدمت در ایران عهدنامهای وجود داشته باشد.
آثار تحصیل تابعیت ایران نسبت به خانواده
به جهت اهمیت خانواده در تشکیل و بقای جامعه و تأثیر همبستگی اعضای خانواده در وحدت جامعه، قانونگذاران ناگزیرند تأثیر تغییر تابعیت هر یک از دو رکن اصلی خانواده یعنی پدر و مادر را در تابعیت دیگر اعضای آن، در نظر بگیرند و تکلیف آن را روشن سازند.
از این رو در قانون تابعیت ایران چه در تحصیل تابعیت ایران و چه در ترک آن، در این باره احکامی کم و بیش متفاوت از یکدیگر پیشبینی شده است.
آثار تحصیل تابعیت ایران برای زوجه شخص
زوجه شخصی که تابعیت ایران را تحصیل کرده است طبق ماده ۹۸۴ قانون مدنی، ایرانی شناخته میشود که این تابعیت تحمیلی است. به این مناسبت و برای تعدیل آن در همان ماده، از سوی قانونگذار حق انتخاب تابعیت برای زوجه شناخته شده است؛ به این صورت که وی ظرف یک سال از تاریخ صدور سند تابعیت شوهر، میتواند اظهاریه کتبی به وزارت امور خارجه داده و به تابعیت سابق خود باز گردد.
چنین حکمی به این دلیل وضع شده است که قانون ایران، نخواسته است زن خارجی را بدون اختیار و تنها به جهت تبعیت از شوهر خود محدود کند، بلکه به وی اجازه داده است تا طی ظرف زمانی معینی به تابعیت قبلی خود بازگردد.
بر اساس این ماده، زن فقط میتواند به تابعیت سابق زوج خود بازگشت کند اما قانون در مورد اینکه بخواهد به تابعیت اصلی خود که غیر از تابعیت سابق شوهرش است بازگردد، تکلیفی تعیین نکرده است.
به نظر میرسد نکته مهم در مورد ماده ۹۸۴ قانون مدنی، اصل شناسایی حق انتخاب تابعیت به وسیله زوجه باشد و اینکه وی تابعیت چه دولتی را انتخاب میکند، یک امر ثانوی قلمداد میشود و اصولاً نباید از نظر دولت ایران اهمیت اساسی داشته باشد.
در ماده ۹۸۴ قانون مدنی، ارایه تصدیق دولت متبوع پیشین شوهر برای زن، ضروری دانسته نشده است؛ به این گمان که ممکن است تابعیت پیشین او، تابعیت تحمیلشده بر او بر اثر ازدواج باشد و حال آنکه از یک سو، آن تابعیت نیز میتواند اصلی باشد و از سوی دیگر در این مورد، این انتقاد بر نظر قانونگذار وارد است که برای زن، تنها اختیار بازگشت به تابعیت پیشین شوهر شناخته شده است و حق بازگشت به تابعیت اصلی خود را ندارد.
آثار تحصیل تابعیت ایران برای اولاد کبیر
طبق ماده ۹۸۵ قانون مدنی، تحصیل تابعیت ایرانی پدر به هیچوجه به اولاد کبیر وی، که در تاریخ تقاضانامه به ۱۸ سال تمام رسیدهاند، تسری نمییابد، زیرا افراد مزبور تحت ولایت پدر قرار ندارند و دارای استقلال مدنی هستند.
بدین ترتیب در صورت فراهم بودن شرایط، بر اساس ماده ۹۷۹ قانون مدنی، میتوانند تابعیت ایران را درخواست کنند یا به تابعیت خود باقی بمانند.
آثار تحصیل تابعیت ایران برای اولاد صغیر
در قانون ایران و بسیاری از کشورها، هرگاه پدری تابعیت جدیدی کسب کند، فرزندان صغیر وی که در تاریخ تقاضانامه به سن ۱۸ سال تمام نرسیده باشند، نیز به تبع او دارای تابعیت جدید میشوند.
به موجب ماده ۹۸۴ قانون مدنی، اولاد صغیر میتوانند در ظرف یک سال از تاریخ رسیدن به ۱۸ سال تمام، اظهاریهای مبنی بر باقی ماندن بر تابعیت سابق پدر خویش، تسلیم وزارت امور خارجه کنند. البته لازم است به این اظهاریه، تصدیق دولت متبوع پدرشان، دایر بر اینکه آنها را تبعه خود خواهد شناخت، ضمیمه شود تا احتمالاً وضعیت بیتابعیتی (آپاترید) پیش نیاید.
تحصیل تابعیت توسط زوجه
آنگونه که دیده میشود، با وجود آنکه درباره تأثیر تحصیل تابعیت ایران از سوی پدر در تابعیت دیگر اعضای خانواده، وضع حکم شده اما درباره تأثیر تحصیل تابعیت ایران از سوی مادر در تابعیت آنها، سکوت اختیار شده است. این سکوت میتواند به یکی از دو سبب زیر باشد:
نخست اینکه قانونگذار ایرانی، تحصیل تابعیت ایران را از سوی زنان بیگانه که دارای شوهرند بدون همراهی شوهر، جایز ندانسته است؛ چنانکه در بند هفتم قانوننامه تابعیت نیز به این ممنوعیت، تصریح شده است.
دوم آنکه بنا بر مقررات عام ماده ۹۷۴ قانون مدنی، تفاوتی میان زن و مرد دارای همسر در کسب تابعیت ایران، وجود ندارد اما قانونگذار به پیروی از این اندیشه خود، که تابعیت مادر در تعیین تابعیت فرزندان را، همانند تابعیت پدر نشناخته، تابعیت اکتسابی او را نیز در تغییر تابعیت آنها مؤثر ندانسته است.
منبع: حمایت